نمایشگاه آثار نقاشی علیمحمد شیخی با عنوان «رنگها در نمیزنند» هفته گذشته در گالری «ابوالفضل عالی» گشایش یافت. این نمایشگاه شامل ۵۱تابلو نقاشی از یک مجموعه ۱۰۰ تایی است که با نماد طبیعت و استفاده از رنگها و المانها، از الهامات درونی این هنرمند میگوید و رنگی از معنویت دارد. علیمحمد شیخی این آثار را در دو سال اخیر خلق کرده و پژواک نور اسماءالحسنی و اذکار الهی را بهگونهای در تابلوهایش جای داده که از نگاه هیچ بیننده تیزبینی دور نمیماند، چراکه او معتقد است اگر المان مذهبی در کارش وجود نداشته نباشد، اثرش هم برکتی نخواهد داشت و گویا چیزی در آثارش کم است.
رنگ شاد تابلوهایم از روحیات درونی من خبر میدهد
شیخی درباره حال و هوای آثار تازهاش به خبرنگار ما میگوید: من عاشق رنگهای شاد هستم؛ در واقع این به روحیات درونی من بازمیگردد و فکر میکنم هر هنرمندی در آثارش درونیات خودش را منعکس میکند. مثلاً من رنگهای تیره و مرده را دوست ندارم و از آنها در کارهایم هم استفاده نمیکنم. در حالی که خداوند همه چیز را زیبا آفریده و باید آنها را دریافت، اما عدهای عینکهای تیره بدبینی به چشم میزنند و این زیباییها را نمیبینند؛ من در حقیقت با استفاده از این رنگها شکر نعمت بجا میآورم.
تحت تأثیر طبیعت هستم
وی در ادامه میافزاید: وقتی در طبیعت رنگها را میبینم همیشه تحت تأثیرش قرار میگیرم؛ حتی برخی دوستان میگویند من با کودک درونم حرف میزنم و نقاشی میکشم. خودم هم امیدوارم اینطور باشد و همیشه کودک باشیم زیرا کودکان ریا ندارند و واقعبین هستند و حرفهایشان را صادقانه بیان میکنند. کاری که من هم سعی میکنم در تابلوهایم انجام دهم.
وی درباره استفاده مکرر از خطوط و اشکال هندسی در آثارش و تکنیک مورد استفاده در این تابلوها میگوید: من از نماد کاشی در کارهایم استفاده میکنم. کاشی ریشه در فرهنگ ایرانی ـاسلامی دارد و در مساجد و بناهای سنتی و آثار تاریخی ما بسیار دیده میشود. من هم به عنوان یک هنرمند باید این فرهنگ اصیل را بدون اینکه شعار بدهم در آثارم به کار ببرم تا مشخص شود این یک اثر با هویت ایرانی است.
فرهنگ ایرانی اسلامی را در آثارم متبلور میکنم
شیخی درباره شباهت آثارش به هنر اصیل ایرانی میگوید: حتی در معماری ایرانی هم شاهد رنگهای شاد و روشنی هستیم که نشأت گرفته از اعتقادات راسخی است که معمار و هنرمند به کارشان داشتهاند. بنابراین من هم خودم را از آنها جدا نمیبینم و علاقهمندم فرهنگ ایرانی اسلامی را به طریقی در آثارم متبلور کنم و خوشبختانه این شیوه کار روی بسیاری از هنرمندان پس از انقلاب هم تأثیر گذاشته است.
این هنرمند نقاش در ادامه به اهمیت ارتباط مخاطب با آثارش اشاره میکند و یادآور میشود: آنچه در مواجهه مردم با آثارم برایم اهمیت دارد این است که وقتی کسی نقاشیهای من را میبیند آرامش پیدا کند. من با مخاطب سر جنگ ندارم و او را به لحظهای سکوت و آرامش دعوت میکنم. طبیعتاً همه در زندگی خود با مشکلاتی روبهرو هستند اما چه بهتر در این عمر کوتاه بامحبت باشیم و من هم این محبت را در رنگها جاری کردم تا لحظهای از زندگی روزمره فاصله بگیرد و خوشبختانه همیشه هم بازخورد مثبتی گرفتهام.
شرایط اقتصادی برای همه بد است اما برای ما بدتر!
وی در پاسخ به این پرسش که این روزها با توجه به مشکلات اقتصادی، دغدغه اصلی هنرمندان نقاش چیست، میگوید: شرایط اقتصادی برای همه بد است اما برای ما بدتر! هنر یک اتفاق درونی است و باید مخاطب داشته باشد اما بهقدری مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیاد است که روی کار و حرفه همه تأثیر گذاشته است. من به عنوان یک هنرمند تلاش میکنم همیشه با کارم به مخاطب آرامش بدهم اما این آرامش مستلزم وجود یک شرایط اولیه است و باید مواد و لوازم تولید اثر را داشته باشیم اما لوازم نقاشی در موقعیت فعلی بازار بسیار گران است و متأسفانه روی کار ما هم تأثیر میگذارد.
در یک آپارتمان ۷۰ متری نمیتوانم تابلو بزرگ بکشم
شیخی ادامه میدهد: یک مثال برایتان میزنم. من ابتدا میخواستم همه نقاشیهایم را روی بوم بکشم که به دلیل کمبود فضا و نبود لوازم این اتفاق نیفتاد. زمانی تابلوهای من روی بومهای ۱۵۰ در۱۵۰ بود و کوچکتر از این اندازه نقاشی نمیکردم، طبیعتاً در زمان فروش هم قیمت بالاتری داشتند، اما در حال حاضر این امکان مسیر نیست که در یک آپارتمان ۷۰متری یک تابلو ۱۰۰ در ۱۰۰ بگذارم. در نمایشگاه «رنگها در نمیزنند» هم آثارم را روی بوم نکشیدم و همه آنها روی مقوا و کاغذ است که قاب شدهاند.
وی با بیان اینکه شرایط دشوار اقتصادی به فکر هنرمند لطمه میزند، تصریح میکند: طبیعتاً هنر هم از این معضل ضربه خواهد خورد. من بهقدری با صدای بلند صحبت کردم که صدایم گرفته، فکر میکنم در کارم هم صدایم گرفته و همه چیز کوچک شده است.
مخاطب، هزینههایی که یک هنرمند برای اثرش میکند را نمیبیند
شیخی درباره کیفیت لوازم ایرانی و ابزار نقاشی میگوید: تولیدکنندگان داخلی هم بیتقصیرند چون مواد اولیه تولیداتشان را از خارج وارد میکنند و به دلیل قیمت گزافی که دارد، مجبورند از سر و تهش بزنند که برایشان صرف داشته باشد. در حال حاضر قلممو با قیمتهای مختلفی در بازار وجود دارد اما همه آنها کیفیت ندارند و به کار ما نمیآید. نکته مهم دیگر این است اگر یک هنرمند بخواهد کار کند، باید هزینههای بسیاری بپردازد و لوازم مورد نیازش را بخرد اما مخاطب که این را نمیبیند! از طرفی دیگر وقتی دغدغه مردم گوشت و مرغ است من چطور میتوانم انتظار داشته باشم کسی تابلو نقاشی بخرد؟ مگر نمیگویند اول وجود بعد سجود؛ بنابراین طبیعی است کسی که در معیشت خود مانده دغدغه تابلو خریدن نداشته باشد.
انتهای پیام/
نظر شما